آه ای چه! آه ای چه!
چکاوک زیبای چپها
چکاد قله ی عشق
چریک چنگ و چراغ
چکمه و چکامه..
چالاک مرد بیشه های اندیشه
بیش از چهل و چند سال
از آن لحظه ی تاریک گذشت
که تو بیتاب رهایی ازچنگال گوریلها
چونان شیری در قفس می غریدی
و طنین صدایت هرلحظه در ذهن می پیچد
آن دم که گفتی:
می دانم مجبوری
شلیک کن بزدل
تو داری یک مرد را میکشی.
3/3/89